هنگامی که یک دانشمند روسی Malus sieversii یا همان سیب وحشی را به عنوان یک سیب خانگی شناسایی کرد، این میوه وحشی به سبب برداشت فراوان در جنگلهای قزاقستان در معرض تهدید قرار گرفته بود. این سیبها در شرایط آب و هوایی سخت و سرد، به خصوص در دامنه کوههای برفی میروید.
Alexey Raspopov راهنمای باشگاه Trekking قزاقستان، درحالی که از کوه بالا میرود به دماسنجی که همراه خود دارد اشاره کرده و میگوید: «اینجا هوا خیلی سرد است». ما آلماتی دومین شهر قزاقستان را ترک کرده و هم اکنون بر بالای کوهی پر از مه قرار داریم. طوری که شهرهای اطرافمان در زیر مه ماندهاند و هیچگونه دیدی نسبت به آنها نداریم.
پس از رانندگی حدودا دو ساعته، اتومبیل را رها کرده و به راه خود ادامه دادیم. در اینجا با چشمان خود محلی زیبا که منشا پیدایش این سیبها بود را دیدیم. بالا رفتن از کوه مشکل نبود. آنچه که باعث ترس و وحشت میشد وزش بادهای ناگهانی و سریع بود که میتوان با تمام وجود، حتی از نوک انگشتان آنها را حس کرد و وحشت زده شد، طوری که من زبانم بند آمده بود.

Alexey Raspopov با اشاره به انحلال اتحاد جماهیر شوروی، افزایش آلودگیها و کوچکتر شدن یخچالهای موجود به این نکته اشاره کرد که این منطقه یعنی کوههای تیان شان که تا قرقیزستان نیز امتداد یافته است، تغییرات زیادی داشته و برخی از جنگلهای آن نابود شدهاند. براساس اظهارات وی منطقه پیش روی ما از حدود سی سال پیش ایجاد شده است.
هنگامی که Nikolai Vavilov روس در سال 1992 این نوع سیب را شناسایی کرد، جنگلهای این منطقه رونق فراوانی داشتند و برداشت از آنها بسیار سودمند بود. Vavilov از سفر خود به آلماتی و سپس پایتخت قزاقستان مینویسد: «در سراسر شهر سیبهای وحشی به چشم میخورند و این یک منشا زیبا از سیبهای کشت شده است». او بر این باور است که در این منطقه بیشترین تنوع ژنتیکی از سیبها را میتوان یافت.
Gayle Volk، فیزیولوژیست اداره کشاورزی ایالات متحده آمریکا میگوید: «دربرخی موارد دانه گیاهان و درختان موجود در این منطقه توسط انسانها گرفته شده و در جای دیگر کاشته شده و رشد کردهاند و ممکن است این درختان در مکانهای دیگر دچار مشکل شوند.» اعتقاد بسیاری از افراد بر این است که تجارت این میوه در مسیر جاده ابریشم باعث گسترش و رسیدن آن به مکانهای مختلف از جمله آمریکای شمالی شده است.
با وجود این که سیب وحشی اولین بار توسط Vavilov در آلماتی معرفی شد اما او اولین نفری نبود که این میوهها را میدید. براساس اظهارات Raspopov قبلا نام آلماتی به نام آلما آتا نامیده میشد که به معنی پدر سیب است.
در مسیر خود به شاخهای تنها برخوردیم که سیبهایی از هر شکل و اندازه و طعم بر روی آن دیده میشد اما Raspopov هشدار داد که اینها به ندرت خوراکی هستند. این سیبها برای کشاورزی یک پیروزی به حساب میآیند اما متاسفانه انسانها محل رشد طبیعی آنها را از بین میبرند. براساس گفتههای Raspopov مردم قزاقستان به داشتان چنین میوهای افتخار میکنند و مصداق بارز آن را در سراسر شهر بر روی بیلبوردهای رنگارنگ و گوناگون میتوان دید.
در موزه هنر ایالت Kasteyev که بزرگترین موزه هنر کشور قزاقستان است، نقاشیها و مجسمههای فلزی از سیب به چشم میخورند. در مقیاس بزرگتر و عمومیتر نیز نقاشیهایی از سیب بر روی نمای ساختمانها میتوان دید. بر روی کوه Kok Tobe که یکی از نشانههای مهم شهر آلماتی است، یک چشمه غول پیکر گرانیتی به شکل سیب به چشم میخورد.
در مسیر خود به یک خودرو برخوردیم که افراد بسیاری با صبر و حوصله وصف ناپذیر در صف ایستاده بودند تا با آن عکس بگیرند. این خودرو که متعلق به شوروی سابق است پر از سیبهای پلاستیکی بود و بر روی پلاک آن عبارت من عاشق آلما هستم، نوشته شده بود.
در بازار سبز شهر که بازار کشاورزان بود و برای مردم شهر تدارک دیده شده بود، تلی از سیبها با شکلها و اندازههای مختلف به چشم میخورد. مردم قزاقستان و آلماتی به این محصول بسیار افتخار میکنند و این نوع سیب به نوعی گل سرسبد بازار سبز قزاقستان است. در این بازار میتوان تمامی مواد لازم برای طبخ غذاهایی که به نوعی هویت ملی این کشور هستند را یافت.

هرچند که Malus sieversii به عنوان یک سیب وحشی به خوبی جای خود را بین مردم پیدا کرده است، با این حال نادیده گرفته میشود و در لیست قرمز ICUN (براساس ارزیابیهای انجام شده در سال 2007) قرار گرفته است. مواردی مانند توسعه اماکن مسکونی و تجاری، جنگل زدایی و … این میوه کم یاب را تهدید میکنند. اخیرا برای حفاظت از این میوهها کارهایی توسط بنیاد ایتالیایی Slow Food foundation صورت گرفته است. به عنوان مثال فقط به افرادی که مجوز ورود داشته باشند، اجازه بازدید از آنها داده میشود.
Iara Lee مدیر شبکه فرهنگی مقاومت میگوید: «Slow Food foundation یک بار دیگر نشان داد که در دنیای امروز دیگر آنچه که میخوریم، تنها برای افراد ثروتمند مهم نیست. درحال حاضر ما به مدلهای جایگزین بیش از پیش احتیاج داریم.»
زمانی که Vavilov برای اولین بار به آلماتی سفر کرد، چنین فعالیتهای مخرب انسانی را پیش بینی نمیکردف با این حال برای داشتن چشم اندازی مطمئن، دانههای این میوه جمع آوری شده و در اولین بانک ژنی لینگراد که شامل حدود 250000 دانه، میوه و ریشه است، ذخیره شد.
در طول محاصره لینگراد از سال 1941 تا 1944، چندین گیاه شناس که در بانک ژن کار میکردند. آنها ترجیح میدادند که از گرسنگی بمیرند و اما از دانههای موجود در آنجا استفاده نکنند. در این راه Vavilov جان خود را ازدست داد و خوشبختانه میراث او تابحال به خوبی حفظ شده است. درحال حاضر موسسهای به نام گیاهان دارویی وویلوف در روسیه دارای بانک ژنی از این نوع است.
ایگور لوسکتوف، رییس بخش منابع ژنتیکی چاودار میگوید: «جمع آوری، ارزیابی، نگهداری و استفاده از این مجموعه با توجه به نظریه ها و رویکردهای Vavilov صورت گرفته است. تمام تلاش ما ربرای حفظ تنوع ژنتیکی است. VIR نه تنها برای روسیه بلکه برای تمام بشریت بسیار مهم است. هرچند که بانک ژنی دسترسی به گونههای مختلف را افزایش میدهد اما حفظ گونه8های وحشی در زیستگاه بومیشان مهم است و بانک ژنی به عنوان یک پشتیبان در شرایط غیر منتظره عمل میکند.»
در مورد این جنگلهای وحشی امیدواریم که چنین شرایطی پیش نیاید.
فواید سیب